کد مطلب:60805 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:246

چارچوب نظری و بیان تئوری ها و گفتمان های مختلف















به طور كلی در جوامع مختلف وجود یك نظام اجتماعی ، مبتنی بر زنجیره ای از اصول ، هنجارها ، ارزش ها و الگوهایی است كه معمولاً اخلاق نامیده می شود. به تعبیر جامعه شناسان اخلاق همانند خونی است كه به صورت پنهان در پیكر جامعه و نهادهای اجتماعی در جریان است. از این دیدگاه هیچ نهاد ، حرفه و قلمرویی نیست كه قادر باشد فارغ از اخلاق كه مرزهای سلوك و رفتار به هنجار را معین می كند به حیات مشروع خود ادامه دهد. اخلاق هر جامعه ملاك و معیار بایدها و نبایدهای آن را تعیین نموده و انسان اجتماعی را در مسیر زندگی هدف دار و غایت مند خود در مسیر كمال ، فضیلت و سعادت هدایت می كند.

مقوله اخلاق هم خاستگاه دینی دارد و هم متأثر از عرف ، فرهنگ ، تاریخ ، طرز تلقی و سایر پدیده های اجتماعی می باشد ، به طوری كه در چنبره تاریخ این اصول ، ارزش ها و هنجارهای پایدار ، مقدس و صیقل یافته تا یك پارادایم و نمونه عالی و مقبول رفتار فردی و جمعی را شكل دهند. بنابراین اخلاق هر جامعه برآیند و محصول تعامل آموزه های دینی و باورهای اثبات شده در عرف است. حال وقتی مقوله اخلاق وارد عرصه سیاست می شود مسأله صبغه دیگری پیدا نموده و بسیار پیچیده و تناقض آلود می گردد ، كه این تناقض از خود مفهوم و ماهیت سیاست سرچشمه می گیرد.

به همین علت است كه رابطه اخلاق و سیاست در طول تاریخ به عنوان یك حوزه ای كه افكار و آراء مختلف را معطوف به خود كرده تا برای حل آن اندیشه كنند ، و این امر مختص اندیشه اسلام و آراء متفكران اسلامی نیست بلكه در دنیای باستان و بعد در اندیشه مسیحیت همواره این بحث جولانگاه فكری فلاسفه و اندیشمندان بوده است. برای نمونه پیشگامان فلاسفه و خداوندان اندیشه از «كنفوسیوس» ، «بودا» و «زرتشت»تا «افلاطون» و «ارسطو» هر كدام به نوعی در باب فضیلت و اخلاق و تعامل آن با زندگی سیاسی و پدیده قدرت ، آموزه ها و تعالیمی را از خود باقی گذاشته اند و همگی به دنبال ایجاد یك جامعه فضیلت محور در عصر خود بوده اند.

این روند در دوره های بعدی نیز ذهن فلاسفه را به خود مشغول نموده است و شاهد این هستیم كه بحث تعامل اخلاق و سیاست موجب پیدایش نحله ها و مكتب های فكری متفاوتی در طول تاریخ شده است.

قبل از ورود به مبحث اخلاق و سیاست در اندیشه اسلامی و چگونگی آن در باور و اندیشه امام علی علیه السلام لازم است به اجمال دیدگاه ها و آراء فلاسفه و متفكران غربی را در دوره های مختلف درباره این موضوع ، نقش اخلاق در زندگی سیاسی و رابطه آن دو مفهوم با یكدیگر را مرور كنیم تا به چارچوب مفهومی مناسبی دست یابیم.